الگوهای شکست ، نگرشی جدید همراه با تکنولوژی RCM

الگوهای شکست ، RCM

RCM چیست؟

RCM یا  Reliability Centered Maintenance به معنی نگهداری و تعمیرات بر اساس قابلیت اطمینان می‌باشد.

مفهوم RCM در سال‌های گذشته بیش از هر رشته دیگری در صنعت دچار تغییرات شده است، این تغییرات به ویژه با رشد صنعت و پدیدار‌شدن کارخانجات و تجهیزات بسیار پیشرفته افزایش چشمگیری داشته است.

نگهداری و تعمیرات بشدت به تغییرات پیرامونی نظیر تاثیر مستقیم خرابی تجهیزات به ایمنی و محیط زیست ، رابطه نظیر به نظیر کیفیت محصول و نگهداری و تعمیر و همچنین تمایل به کاهش و کنترل هزینه ها، واکنش نشان می‌دهد و با ایجاد چالش در روش‌ها و روندها سعی در ایجاد تفکرات سیستمی در مدیران مجموعه‌ها کرده و این مدیران به دنبال رویکردهای جدید برای انطباق با این تغییرات تلاش می‌کنند.

اجرای صحیح RCM یا نگهداری و تعمیرات مبتنی بر اطمینان ، منجر به تغییرات اساسی در روابط سازمانی ، تکنولوژی تجهیزات و دارایی‌های فیزیکی و اپراتورهای تجهیزات می‌شود همچنین استفاده از تجهیزات جدید را با دقت و صرفه اقتصادی بالایی ممکن می‌سازد.

سیر تکاملی RCM در سال‌های معاصر

 از دهه ۱۹۳۰ سیر تکاملی نگهداری و تعمیرات را می‌توان در سه نسل ترسیم نمود در حالیکه RCM به سرعت در حال تبدیل شدن به بنیاد اساسی نسل سوم است اما این نسل را فقط می‌توان از منظر و گذر نسل های اول و دوم مشاهده نمود.

در پژوهش‌های نسل اول این تفکر وجود داشت که احتمال وقوع شکست در تجهیزات با افزایش طول عمر افزایش می‌یابد و این تفکر تا نسل دوم که همزمان با شروع جنگ جهانی دوم بود ادامه داشت ولی پس از آن الگوهای شکست تغییر پیدا کرد.

نسل اول از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ :

  • انجام تعمیرات پس از وقوع حادثه و خرابی

نسل دوم از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ :

  • طول عمر بالاتر برای تجهیزات
  • هزینه های پایین تر

نسل سوم از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰ :

دسترس‌پذیری و قابلیت اطمینان بالاتر برای کارخانه

افزایش کیفیت محصولات و طول عمر بالاتر تجهیزات

سازگاری بیشتر با محیط زیست

کاهش هزینه‌ها

الگوی شکست از زمان جنگ جهانی اول تاکنون

پژوهش‌های جدید ، بسیاری از باورهای ما در مورد عمر تجهیزات و شکست ها را بصورت خیلی آشکارا تغییر داده‌اند.

هر چه این پژوهش ها پیشرفته تر میشود ارتباط میان طول عمر تجهیزات و احتمال خرابی تجهیزات بسیار کمتر از تفکرات قبلی می شود حال این مورد را نیز در نظر بگیرید که با افزایش وابستگی ما به تجهیزات فیزیکی ، هزینه های مربوط به مالکیت و عملیات‌های مرتبط با آنها در حال افزایش است .

برای اطمینان از بالاترین نرخ بازگشت سرمایه و کمترین آسیب مربوط به محیط زیست باید بتوانیم از دارایی فیزیکی خودمان به بهترین نحو و با حداکثر توان استفاده کنیم .

همچنین انواع هزینه‌ها در حال افزایش است و همزمان با آنها احتمال وقوع شکست هم در حال افزایش است باید بتوان به بهترین نوع شکست‌ها را پیش‌بینی نمود.

به شکل زیرتوجه کنید.‌

منحنی A همان منحنی معرف وانی شکل است که با احتمال شکست زود هنگام شروع شده ، سپس با احتمال وقوع خرابی کاهش یافته و با رسیدن به انتهای عمر مفید تجهیز احتمال شکست دوباره افزایش پیدا می‌کند.

منحنی B همان منحنی احتمال افزایش شکست با افزایش طول عمر تجهیز را نشان می‌دهد.

منحنی C افزایش آرام احتمال شکست را نشان می‌دهد ولی سن خاصی برای فرسایش که منتهی به شکست شود را نشان نمی‌دهد.

الگوی D احتمال شکست پایین را برای اقلام نو که تازه وارد کار شده‌اند نشان می‌دهد پس از آن افزایش سریع احتمال شکست تا سطحی که این احتمال ثابت بماند وجود دارد.

الگوی E احتمال شکست ثابت در تمام طول مدت عمر تجهیز را نشان می‌دهد.

الگوی F با احتمال بالای شکست زودهنگام در زمان شروع به کار آغاز شده و احتمال شکست ثابت و با رشد کم ادامه می‌یابد.

 

نتیجه گیری

در مبحث نگهداری و تعمیر تجهیزات ابتدا باید الگوی احتمال شکست هر یک از تجهیزات شناسایی شود و بر آن اساس برنامه های نگهداری و تعمیرات برای آنها در نظر گرفته شود.

این ایده که بصورت کلی احتمال افزایش شرطی شکست برای هر تجهیزی با افزایش طول عمر تجهیز بیشتر می‌شود همیشه درست نبوده و گاهی تعمیرات اساسی منجر به بالا رفتن احتمال وقوع شکست در تجهیزاتی می‌شود که قبلا به پایداری رسیده‌اند !

RCM تعریف نادرستی که در صنایع مرسوم بوده‌است را به چالش میکشد که همواره مدیران صنایع کارایی تیم نگهداری و تعمیرات را معادل توجه بسیار زیاد به انجام فعالیت های تعمیر و نگهداری میدانستند (کارایی یا Efficiency ) در حالی که در حقیقت انتخاب فعالیتهای درست و منطبق با نیازهای نگهداری تجهیز (توجه به اثر بخشی یا Effectiveness) بایستی در نگهداری موثر تجهیز مد نظر قرار گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *